میخونم، سفر میکنم، فکر میکنم، و عصاره ی اونها رو تو پادکست آوید میریزم..اینجا، همه ی اینارو میبینید

یک روز دریا تا خرخره ام.. خورشید تا خرخره ام...

یه روزی میاد که قوی میشم

پُر میشم

اون وقته که خیلی کارا انجام میدم

اول از همه یه جاده ی طولانی رو تنهایی تا اخرش پیاده میرم...مثل شریل استرید

بعد کتابی مینویسم از زندگیم بدون ترس از قضاوت شدن ...مثل میشل اوباما

و شروع میکنم به جمع کردن بریده های خودم از فاصله ی بین کلمات...درنگ بین هر گام...سکوت پشا سوتهای ممتد.........مثل ساحره پورتوبلو

و اون وقته که میتونم ساکت بشم

برای یه مدت طولانی

و اون وقت اماده هستم که عشق ببخشم و ازین نترسم که «عجیب» با «افراطی» به نظر بیاد

الان فقط باید صبر کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
parinazwmoo

شربت آبکی

داشتم شربت پرتقال میخوردم...شربتو غلیظ ریخته بودم..هی آب بستم بهش که شیرینیش کم بشه..هی آب بستم هی آب بستم...به جایی رسید که دلم درد گرفت و این یعنی که دیگه بسّه
با خودم فکر کردم که رابطه هم همینطوره...اولش غلیظ و در شور شروعش میکنی، همه چیز رنگیه همه چیز قشنگه..بعد یواش یواش اشتباها و اختلافا نمودار میشن..هی آب میبندی به رابطه که از حجمش کم نشه..اما شیرینیش کم میشه ...و الخ ..تا جایی که میگی «دیگه بسسسه»
.
رابطه صحیح؟همونقدر که به آبِ شربت توجه میشه، شیرینیِ توافق، انعطاف، توجه، جبران، تکرار نکردن اشتباهات هم اضافه میشه
.
دوست عزیزی پرسید عشق رو پیدا کردی یا نه
آره پیدا کردم..زیاد..اما حواست باشه که هرکسی میتونه یه اندازه ی معینی بهت توجه، دوستی، و مهر ببخشه...بعضیا کم بعضیا زیاد..وقتی آدمِ اشتباه انتخاب میکنی بعد زور میزنی به اون بدبخت هم فشار میاری که بیشتر از اون چیزی که میفهمه و میدونه عمل کنه، هم خودتو داغون میکنی هم اونو...اگر میخواست، تلاش میکرد و شیرینی رابطه رو بیشتر میکرد...کومتو به او نبند خخخ
.
یه جمله جالب تو یه فیلم کمدی شنیدم: «از خوک انتظار گردن زرافه رو نداشته باش»
.
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

حسن ختام دعوا: لباس لختی و عشوه

فردی به نام 

@drbehrouz

پستی گذاشته بود و نوشته بود که« وقتی با همسرتون قهرید، لباسای حریر و باز بپوشید تا کدورتاتون برطرف بشه»

.

در ظاهر این راه حل خیلی جذابه «بدنت مشکلات زناشوییتونو حل میکنه»

.

اما در باطن:

💜مخاطب الان من شما خانمها هستید: فرض کنید با همسرتون جرو بحث کردید، اونقدر شدید ک به‌جایی نرسیدید و هردو «سکوتی خشم آگین» دارید ک عامیانش میشه «قهر»...توی اون حالت فقط دارید به عصبانیتتون فکر میکنید و

 اینکه اشتباه کردید باهاش ازدواج کردید،

 همیشه اینجوری رفتار میکنه

قدرتونو نمیدونه و غیره

.

اونقدر عصبانی و سرخورده هستید که حتی دلتون نمیخواد نگاش کنید، دستوری بهتون بده، حرفی‌بزنید، یا دورتون باشه

.

یهو بهتون پیشنهاد میدن که «با اینکه حالت ازش بهم میخوره، برو سر کمدت اون لباس لختیه ک میدونی تحریکش میکنه و چشماش برق میزنه و دستاش به طرفت دراز میشه رو بپوش..

.

هممونم میدونیم ک زنا وقتی اونقدر سرخوش باشن ک دلشون لباس س.کسی بخواد، پشتش ارایشم میکنن، واکنش طرف رو هم پیش بینی میکنن، زیورالاتم میندازن، و حتی چند حرکت یا جمله دلبرانه هم تو ذهنشون میارن»...

.

خب این با اون خشم و ناراحتی منافات داره ک!! و حتی معنای ضمنیش سرکوب احساس خشمه... چیزی ک معیاری برای «زن خوب» در کشور ماست. زنی ک احساس خشم نمیکنه و اونو‌ابراز نمیکنه

.

💜 من مرد نیستم و فقط خودمو میتونم بذارم جای اون مرد قصمون و بگم ک اگر من مرد بودم و همسرم هربار بعد از قهر، سعی میکرد بجای بحث منطقی، بعد جسمانی و حیوانی منو تحریک کنه، حس «خر» بودن و «ماشین سکس» بودن بهم دست میداد...اما خب! من مرد نیستم و شاید مردا پیشنهاد دکتر بهروز همیشه به کارشون بیاد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

سیمین و جلال

.

میگم: تو مثل جلالی (آل احمد) و من مثل سیمین (دانشور)

تو نوشته هات اقبال عمومی بیشتری داره...مثل جلال که همون زمانِ زنده بودنش شناخته شد.. نوشته هاش نقد و تفسیر شد...باهاش مصاحبه های مکرری شد...به عنوان فردی سیاسی شناخته شد

.

من، اما سیمین...مخاطب های خاص خودمو دارم...ازون پروپا قرص ها...ازونا که اگر بد بنویسم میان پی ویم گله میکنن...ازونا که حوصله ی خوندن هزارتوهای کلمات رو دارن

.

سیمین چندان ک باید شناخته نشد...اونقدر ک به اجبار به ترجمه رو اورد..‌جور شوهرش که بجای نوشتن، یا تو زندان بود یا محافل سیاسی و ادبی رو کشید

.

نوشته های آل احمد رو تو این دوره زمونه باید با احتیاط خوند

«جزیره سرگردانی» و «سووشون» سیمین اما، هردفعه انگار حرف جدیدی دارن

.

بهش گفتم: سیمین خودخواسته پشت سایه ی جلال موند، اما هیچ وقت رنگ قلم جلال رو نگرفت

.

بهش نگفتم که سیمین اشتباه کرد..نگفتم که من هیچ وقت نمیخوام سایه ی یه مرد، تصویرمو تار کنه؛ میخوام تو روشنی باشم

.

درعوض گفتم: تو جلال بمون و بذار منم سیمین باشم، سبک منو عوض نکن

.

.

پ.ن:در مَثَل مناقشه نیست وگرنه من که ناخون دور انداخته شده‌ی خانم دانشور هم نیستم....روحشون شاد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

تا فکر نکنن "از اوناشیم"

.
به ما زنا یاد دادن
فلان جور لباس نپوشیم،
فلان حرف رو نزنیم،
فلان آرایش رو نکنیم،
فلان شوخی رو نکنیم،
فلان جور راه نریم،
فلان ساعت بیرون نباشیم،
با فلان ادما نگردیم،
فلان طرح و مدل رو رو بدنمون اجرا نکنیم،
فلان شغل رو انتخاب نکنیم،

برای اینکه #فکر_نکنن_ما_از_اوناشیم

به مردامون یاد دادن اگر یه زنی،
فلان جور لباس پوشید،
فلان جور خندید،
فلان ساعت بیرون بود،
فلان جور آرایش کرد،
فلان جور حرف زد،
با فلانی دوست بود،
فلان شغل رو انتخاب کرد،

#دلش_میخواد و #از_اوناشه

و اینجوری میشه که تو فرهنگ غلطی گیر میکنیم که زناش میخوان خواسته های روانیشون رو قایم کنن تا مردی فکر نکنه میتونه به حریم تن و روانشون وارد بشه،

و مردامون ردیاب هایی میشن که گوشه ی هر کوچه و خیابون و شبکه اجتماعی دنبال پارتنرهای احتمالی سکس بگردن (دخترایی که #دلشون_میخواد اما #ناز_میکنن )
شکستن این چرخه ی معیوب هم وظیفه تو هست👩هم وظیفه ی تو👨
.
.
.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

کمک به کودک درون

همیشه معتقدم با هر ابزاری که میشه باید به کودک درون کمک کرد

‌.

تنها چیزی که منبع انرژی زندگیه، خلاقیت به کار و کسبتون میده، عشق رو به زتدگیتون دعوت میکنه، و صلح رو به دنیا هدیه میده... کودک درونه

.

با چه چیزایی میتونید کمکش کنید؟

۱.از خودتون بپرسید یه بچه از چی خوشش میاد؟...از نمادهای کودکانه مثه اسباب بازی، تنقلات، چیزای رنگی، نقاشی و غیره 

۲.یه بچه باید محیطش تمیز و زیبا باشه...پس اگر به خودت نمیرسی و بهداشت رو رعایت نمیکنی و بدنت رو در حالت دردناک یا ناراحت کننده ای نگه میداری یا به دردات نمیرسی کودکت کمرنگ میشع...ضمنا اگر کودکت ناراحت باشه اطرافشو ریخت و پاش میکنه..یعنی بدنتو...بدنتو به هم میریزه و تو مریض میشی..چون اینطوری با نگرانی ازین دکتر به اون دکتر میری و به خودت توجه میکنی

د

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

جامعه ای که زنانش نمیدونن چطور باید درمورد آسیب های روحی که بهشون خورده صحبت کنن...

#فمنیسم #زنان #چرا_مردان_باید_فمنیست_باشند
.
جامعه ای که زنانش نمیدونن چطور باید درمورد آسیب های روحی که بهشون خورده صحبت کنن، جامعه ای بیمار هست
.
کار کردن تو علوم پزشکی، به عنوان مشاور، منو در معرض آشنایی نزدیک با مشکلات زنانی گذاشت که کمتر برای مشکلاتشون به درمانگر مراجعه میکنن.
.
اگر به طور کلی بخوام بگم، زنایی که مورد بی مهری و بی توجهی مردشون (شوهر، پدر، دوست پسر، و یا حتی پارتنر) هستن... مردی که میدونه اصلی ترین مذکر زندگی زن هست، و زن بخشی از وقت، انرژی یا جسمش رو بهش اختصاص میده، اما از اون بازخورد کافی نمیگیره... این زنا با انواع درد و مرضای عودکننده جسمی و روحی میومدن:افسردگی، اضطراب، مشکلات خواب، سردرد، کمردرد
.
هفته های متمادی باید میگذشت تا این زنا بفهمن که درد جسمیشون ناشی از سکوتشونه..یا اینکه یاد بگیرن باید کاری برای موقعیت خودشون انجام بدن
.
.

دو دسته زنان مراجعه کننده خاص رو هم ویزیت می کردم که در دل همون دسته اول بودن...قربانیان تجاوز و بیماران واژینیسموس
.
تعریف #واژینیسموس: این زنا موقع سکس لذت نمی برن.. درد میکشن... و سکوت میکنن... خیلی اوقات از طرف همسرشون تهدید به طلاق یا همسر دوم میشن... یا خودشون از این مسئله هراس دارن
.

اینجا نمیخوام به ریشه های واژینیسموس بپردازم (عقاید غلط درمورد #بکارت یا بدن و قدرت مرد، اضطراب هایی که ریشه در کودکی داره، اعتماد بنفس پایین، آگاهی نداشتن مرد از رابطه جنسی صحیح).... مهم سکوتیه که بیشترِ این زنان میکنن: عادت کردن کنار بیان و سکوت کنن...انگار که اشتباهی مرتکب شدن و حقی بر دریافت همدردی از سمت شریک جنسی و روحیشون ندارن
.
.

مورد دوم ریپ (تجاوز) هست
تو یه سخنرانی تد آماری میداد که ۶۰ درصد زنانی که مورد تجاوز واقع شدن سکوت میکنن یا حتی همکاری میکنن

دوباره همون حس "تقصیر به گردن داشتن" و ناآگاهی اون زن بر "حق دریافت حمایت عاطفی"
.
.
خیلی از خوانندگان من خانم هستن...میدونید اگر بهتون #تجاوز بشه (دور از ذهن نیست! یکی از هر چهار زن به نوعی مورد تجاوز #کلامی #جنسی یا #جسمی قرار میگیرن) باید چکار کنید تا آسیب هاش کمتر بشه؟... از افکار خودشکن یا آسیب زای ذهنتون خبر دارید؟

یا شما هم ترجیح میدید سکوت کنید؟ .
.
.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

کتاب های تاثیرگذار

بعضی کتابا مرجع تقلید نوجوونی منم بود...مثه کتاب مکتوب از پائولو کوئیلو ، کتاب کیمیاگر و ساحره پرتوبلو که نقطه عطف زندگی من بود که مدت ها بعد مفهومشونو عمیق فهمیدم

اصن همین ساحره پورتوبلو یکی از دلایل شروع سفرهام و رشته کودک بود

و برباد رفته با جمله «فردا بهش فکر میکنم»

شما چه کتابایی سرنوشت ساز یا رساله تقلید بودن براتون؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

"ردیف اول متعلق به آقایان است"

"یکی از ارزوهای من اینه که زمانی برسه موقع رزرو کردن صندلی اتوبوس، بتونم شماره یک رو انتخاب کنم😢 

چرا باید واسه اینکه زن هستم انتخابام تا این حد محدود باشه

وقتی جاده رو نمیبینم اعصابم بهم میریزه"

...............

جامعه ای که ارزوهای کوچیکی برای زنانش میسازه، نسل بزرگی تحویل نمیگیره

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

بارون که میزنه...

بارون که میزنه انگار از همه چیز شفاف سازی میشه 

ترکای خونه نم میدن

گرفتگی لوله ها و محتویاتشون...

...محتویات قلبت...

خاطراتی که سرکوب شده بودن و فکر میکردی گم شدن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
parinazwmoo