میخونم، سفر میکنم، فکر میکنم، و عصاره ی اونها رو تو پادکست آوید میریزم..اینجا، همه ی اینارو میبینید

۴ مطلب با موضوع «بخوانیم» ثبت شده است

کتاب بخوانیم

📸تا وارد #هتل_فروغ شدم، دیدمش. بنظر فرانسوی میومد. رفته بود اون بالا و نشسته بود به کتاب خوندن. سکوتش رو، جماعت ما از بین برد.

.

.

.

📑دو سال پیش که تو برنامه داوطلبانه ای از طرف یونسکو شرکت کردم، دختری فرانسوی هم اتاقیم شد. کم حرف میزد و خیلی منضبط بود.

دو تا کتاب اورده بود با قطر یه کف دست و فونت ریز.

تو این دوازده روز هردو رو تموم کرد.

هرچی ما مینشستیم دور هم به حرف زدن، "لو" داشت کتاب میخوند

وقتایی که منتظر بودیم اتوبوس بیاد بریم سر سایت، "لو" کتاب میخوند

میتونست کلی درمورد کتابایی که خونده حرف بزنه

.

.

یه بار گفتم خیلی دوست دارم بیام نقطه به نقطه ی فرانسه رو بگردم. گفت چرا گفتم چون شما مردمی هستید که هنر، قانون گزاری نوین، معماری، و انقلاب مردمی با اسم شما تداعی میشه

گفت دیدگاهت جالبه اما من از فرانسه بدم میاد و برای همین رفتم بلژیک و تابعیت اونجا رو گرفتم

.

با چشمای گرد شده گفتم چرا؟ (راستش تو ذهنم نمیگنجید چرا یک نفر که تو ارزوهای ما زندگی میکنه، باید ازش متنفر باشه)

.

.

گفت برای اینکه فرانسه رفتار زشتی نسبت به پناهجوهای افریقایی و اواره های جنگی نشون داده. 

گفت فرانسه برای منافع مادی حاضر نشده حقوق انسانی رو رعایت کنه

.

.

و من سکوت کردم

چنین سطح فکری از خلاء به وجود نمیاد

.

این مرد توریست که رو به #بقعه_بی_بی_دخترون نشسته بود و کتاب میخوند، تضاد من ایرانی و دخترک فرانسوی بود

.

.

#کتاب_بخوانیم

.

پ.ن: بقعه بی بی دخترون محل دفن یکی از نواده های یکی از اماماست که هنوز هم دخترا میرن بهش دخیل میبندن شوهر پیدا کنن

و اون مرد، کتاب میخوند

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

بریده خوانی "بیرون در" الف

وقتی شخص هل داده می شود توی ایرگی تک نمره، اول یو سکوت فراموشی می افتد بر همه جا- شاید مثل توی گوری که هنوز رویش پوشانده نشده. شخصِ دچار° هرقدر هم پخته شده، بعد از ساعاتی آرزو می کند کسی بیاید؛ آدمی بیاید که ببیتدش- اگر شده همان مامور عذاب. اما آن مامور نمی آید. نمی آید، نمی آید، نمی آید! مثل انتظار صبح در یک شب بی پایان که مدام از خودت می پرسی پس چرا صبح پیدا نم شود؟روشنایی، روشنایی، صبح؟!
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

کتاب سکوت بره ها

اونایی که منو خوب میشناسن میدونن. که چقدر از دوباره دیدن فیلم بدم میاد..اما بعضی فیلمارو اونقدرررررر دیدم تا احساس کنم وجودم از مفهومش آکنده شده... فیلم سکوت بره ها از همون فیلما بود که اونقدر دیدمش که حس کردم میتونم رنج انسانی از اینکه خودش نیست رو حس کنم..نیاز انسانی آنتی سوشال به دریافت حریم، اعتبار، احترام، قانون مندی رو درک کنم... ولی وقتی یکی از دوستام کتابشو بهم داد و یه پشت نشستم تا فصل بیست رو خوندم تازه یه بعد جدید ازش کشف کردم: تلاش یه زن برای بهترین بودن در جامعه ی مردان تا حدی که صداهای درونیش رو خاموش میکرد و نویسنده ای که گاه و بیگاه درِ حریمِ سکس رو میشکست

#کتاب_بخوانیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
parinazwmoo

کتاب های تاثیرگذار

بعضی کتابا مرجع تقلید نوجوونی منم بود...مثه کتاب مکتوب از پائولو کوئیلو ، کتاب کیمیاگر و ساحره پرتوبلو که نقطه عطف زندگی من بود که مدت ها بعد مفهومشونو عمیق فهمیدم

اصن همین ساحره پورتوبلو یکی از دلایل شروع سفرهام و رشته کودک بود

و برباد رفته با جمله «فردا بهش فکر میکنم»

شما چه کتابایی سرنوشت ساز یا رساله تقلید بودن براتون؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo