میخونم، سفر میکنم، فکر میکنم، و عصاره ی اونها رو تو پادکست آوید میریزم..اینجا، همه ی اینارو میبینید

۱۶ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

کمک به کودک درون

همیشه معتقدم با هر ابزاری که میشه باید به کودک درون کمک کرد

‌.

تنها چیزی که منبع انرژی زندگیه، خلاقیت به کار و کسبتون میده، عشق رو به زتدگیتون دعوت میکنه، و صلح رو به دنیا هدیه میده... کودک درونه

.

با چه چیزایی میتونید کمکش کنید؟

۱.از خودتون بپرسید یه بچه از چی خوشش میاد؟...از نمادهای کودکانه مثه اسباب بازی، تنقلات، چیزای رنگی، نقاشی و غیره 

۲.یه بچه باید محیطش تمیز و زیبا باشه...پس اگر به خودت نمیرسی و بهداشت رو رعایت نمیکنی و بدنت رو در حالت دردناک یا ناراحت کننده ای نگه میداری یا به دردات نمیرسی کودکت کمرنگ میشع...ضمنا اگر کودکت ناراحت باشه اطرافشو ریخت و پاش میکنه..یعنی بدنتو...بدنتو به هم میریزه و تو مریض میشی..چون اینطوری با نگرانی ازین دکتر به اون دکتر میری و به خودت توجه میکنی

د

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

کتاب سکوت بره ها

اونایی که منو خوب میشناسن میدونن. که چقدر از دوباره دیدن فیلم بدم میاد..اما بعضی فیلمارو اونقدرررررر دیدم تا احساس کنم وجودم از مفهومش آکنده شده... فیلم سکوت بره ها از همون فیلما بود که اونقدر دیدمش که حس کردم میتونم رنج انسانی از اینکه خودش نیست رو حس کنم..نیاز انسانی آنتی سوشال به دریافت حریم، اعتبار، احترام، قانون مندی رو درک کنم... ولی وقتی یکی از دوستام کتابشو بهم داد و یه پشت نشستم تا فصل بیست رو خوندم تازه یه بعد جدید ازش کشف کردم: تلاش یه زن برای بهترین بودن در جامعه ی مردان تا حدی که صداهای درونیش رو خاموش میکرد و نویسنده ای که گاه و بیگاه درِ حریمِ سکس رو میشکست

#کتاب_بخوانیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
parinazwmoo

جامعه ای که زنانش نمیدونن چطور باید درمورد آسیب های روحی که بهشون خورده صحبت کنن...

#فمنیسم #زنان #چرا_مردان_باید_فمنیست_باشند
.
جامعه ای که زنانش نمیدونن چطور باید درمورد آسیب های روحی که بهشون خورده صحبت کنن، جامعه ای بیمار هست
.
کار کردن تو علوم پزشکی، به عنوان مشاور، منو در معرض آشنایی نزدیک با مشکلات زنانی گذاشت که کمتر برای مشکلاتشون به درمانگر مراجعه میکنن.
.
اگر به طور کلی بخوام بگم، زنایی که مورد بی مهری و بی توجهی مردشون (شوهر، پدر، دوست پسر، و یا حتی پارتنر) هستن... مردی که میدونه اصلی ترین مذکر زندگی زن هست، و زن بخشی از وقت، انرژی یا جسمش رو بهش اختصاص میده، اما از اون بازخورد کافی نمیگیره... این زنا با انواع درد و مرضای عودکننده جسمی و روحی میومدن:افسردگی، اضطراب، مشکلات خواب، سردرد، کمردرد
.
هفته های متمادی باید میگذشت تا این زنا بفهمن که درد جسمیشون ناشی از سکوتشونه..یا اینکه یاد بگیرن باید کاری برای موقعیت خودشون انجام بدن
.
.

دو دسته زنان مراجعه کننده خاص رو هم ویزیت می کردم که در دل همون دسته اول بودن...قربانیان تجاوز و بیماران واژینیسموس
.
تعریف #واژینیسموس: این زنا موقع سکس لذت نمی برن.. درد میکشن... و سکوت میکنن... خیلی اوقات از طرف همسرشون تهدید به طلاق یا همسر دوم میشن... یا خودشون از این مسئله هراس دارن
.

اینجا نمیخوام به ریشه های واژینیسموس بپردازم (عقاید غلط درمورد #بکارت یا بدن و قدرت مرد، اضطراب هایی که ریشه در کودکی داره، اعتماد بنفس پایین، آگاهی نداشتن مرد از رابطه جنسی صحیح).... مهم سکوتیه که بیشترِ این زنان میکنن: عادت کردن کنار بیان و سکوت کنن...انگار که اشتباهی مرتکب شدن و حقی بر دریافت همدردی از سمت شریک جنسی و روحیشون ندارن
.
.

مورد دوم ریپ (تجاوز) هست
تو یه سخنرانی تد آماری میداد که ۶۰ درصد زنانی که مورد تجاوز واقع شدن سکوت میکنن یا حتی همکاری میکنن

دوباره همون حس "تقصیر به گردن داشتن" و ناآگاهی اون زن بر "حق دریافت حمایت عاطفی"
.
.
خیلی از خوانندگان من خانم هستن...میدونید اگر بهتون #تجاوز بشه (دور از ذهن نیست! یکی از هر چهار زن به نوعی مورد تجاوز #کلامی #جنسی یا #جسمی قرار میگیرن) باید چکار کنید تا آسیب هاش کمتر بشه؟... از افکار خودشکن یا آسیب زای ذهنتون خبر دارید؟

یا شما هم ترجیح میدید سکوت کنید؟ .
.
.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

کتاب های تاثیرگذار

بعضی کتابا مرجع تقلید نوجوونی منم بود...مثه کتاب مکتوب از پائولو کوئیلو ، کتاب کیمیاگر و ساحره پرتوبلو که نقطه عطف زندگی من بود که مدت ها بعد مفهومشونو عمیق فهمیدم

اصن همین ساحره پورتوبلو یکی از دلایل شروع سفرهام و رشته کودک بود

و برباد رفته با جمله «فردا بهش فکر میکنم»

شما چه کتابایی سرنوشت ساز یا رساله تقلید بودن براتون؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

"ردیف اول متعلق به آقایان است"

"یکی از ارزوهای من اینه که زمانی برسه موقع رزرو کردن صندلی اتوبوس، بتونم شماره یک رو انتخاب کنم😢 

چرا باید واسه اینکه زن هستم انتخابام تا این حد محدود باشه

وقتی جاده رو نمیبینم اعصابم بهم میریزه"

...............

جامعه ای که ارزوهای کوچیکی برای زنانش میسازه، نسل بزرگی تحویل نمیگیره

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
parinazwmoo

ردی الی قلبی

قوی باش پری ناز

برو جلو

اگر دست از چیزی که بهش ایمان داری برداری دیگه چی میمونه ازت جز یه پوسته ی خالی

اینکه زخمی و پر از خشمی با رها کردن اونچه باوراتو ازت میگیره درست میشه

قوی باش پری ناز

چیزی که از تو پری ناز ساخته نه یه ادم معمولی، باوراته، نظام ارزشیته، قلبته

چرا فکر میکنی نمیتونی دوباره سرپا بشی

ضمنا باید بذاری دوباره با سکوت، ندای درونیت کودک خلاقت باهات حرف بزنه

نترس دختر

مرده شور هرکسی رو برده که باعث شد تو زخمی بشی

بلندشو وایسا و شروع کن

تو پری نازی

نه هر ادم دیگه

میتونی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
parinazwmoo

بارون که میزنه...

بارون که میزنه انگار از همه چیز شفاف سازی میشه 

ترکای خونه نم میدن

گرفتگی لوله ها و محتویاتشون...

...محتویات قلبت...

خاطراتی که سرکوب شده بودن و فکر میکردی گم شدن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
parinazwmoo

با چنان شدتی...

آهنگ رو پلی کرد و گذاشتش رو رندوم

شروع کرد به باز کردن کتابش

ورق میزد تا برسه تا اون صفحه ای که آخرین بار تا اونجا درس خونده

امید داشت موسیقی بی کلام، کمی تمرکز مصنوعی به درس خوندنش تزریق کنه

شایدم میخواست صدایی منظم تر و معنی دارتر از سرو صداهای داخل مغزش گوش بده

از شانسش بود که رسید به آهنگی که با فلوت نواخته شده بود

چقدر غمگین بود این موسیقی

همینطوری هم در مقابل نوای فلوت و پیانو دلش می‌ریخت

چه برسه که غمگین هم باشه

مداد رو با شدت برداشت، بعد یادش اومد که خودکار لازم داره نه مداد

محکم مداد رو کوبوند تو جامدادی روی میزش، دو صفحه بعدی رو با سروصدا ورق زد، خودکار رو با شدت کوبوند رو صفحه کتابش، دوباره برداشت...

افکارش مثل سوسکایی که تو یه کارتن قدیمی زاد و ولد کرده باشن  و حالا مفری برای بیرون اومدن پیدا کرده باشن، با شدت و بی نظم ریختن بیرون..از رو سر هم یر میخوردن و تو هم میلولیدن و به هر طرف پراکنده میشدن

آهنگ رو عوض کرد

نه!تحمل آهنگ غمگین رو نداشت

نمیتونست به ته کارتن شیرجه بزنه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
parinazwmoo

برای اینکه نگه اشتباه کرده...

بارها شده ادمایی رو دیدم که برای اینکه اعتراف نکنن اشتباه کردن خودشونو زجر میدن (گاهی اوقات هم اطرافیانشونو که در این صورت همون کودک سه ساله درون هست...خجالت زده ای که با پرخاشگری واکنش نشون میده)

مثه این اقا که اشتباهی با یه مرد دیگه وارد قسمت زنونه اتوبوس شد، دوستش گفت بریم اونور و رفت...اما این یکی چهل و پنج دقیقه اینجا ایستاد درحالیکه اون طرف خالی بود 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
parinazwmoo

پرفورمنس مارینا آبراموویچ در زمینه خشونت

درس امسال برای من: اگر اجازه بدی، هربلایی دلش خواست سرت میاره

به محض اینکه اینو عمیقا فهمیدم این پست رو هم دیدم:

پرفورمنس مارینا آبراموویچ در سال ۱۹۷۴ در یک استودیوی کوچک در مورا، ناپل، ایتالیا برگزار شده

ولی جزییات، عکسها و ویدیوی آن  تا به امروز در دسترس رسانه ها قرار نگرفته بود!

اجرا بسیار ساده بود: آبراموویچ مانند یک شیء بی حرکت و بدون  هر گونه واکنش ظرف مدت ۶ ساعت در اختیار بازدیدکنندگان بود.

در این مدت دستیاران استودیو و شرکت کنندگان اجازه داشتند هر کاری می خواهند با او بکنند و حتی از ۷۲ وسیله ای که آبراموویچ روی میز استودیو گذاشته بود هم استفاده نمایند.

روی میز یادداشت زیر به چشم می خورد:

راهکار: ۷۲ وسیله روی میز است که هر طور دوست داشتید می توانید آنها را روی من بکار ببرید.

تعهد:  من برای مدت ۶ ساعت صرفا  یک ابژه  خواهم بود و مسوولیت هر نوع عواقبی را بر عهده می گیرم. -۶ ساعت  از ۸ شب تا ۲ صبح می باشد.

روی میز هم ادوات لذت مانند پر، دستمالهای ابریشمی، گل، آب و ... بود و هم ابزار شکنجه: چاقو، تیغ، زنجیر، سیم... و حتی یک اسلحه ی پُر!

در ابتدای کار همه رودربایستی داشتند. یک نفر نزدیک شد و او را با گلها آراست. یک نفر دیگر او را با سیم به یک شیئ دیگر بست، دیگری قلقلکش داد... کمی بعد او را تغییر مکان دادند... کم کم زنجیرها را بکار گرفتند، به او آب پاشیدند و وقتی دیدند واکنشی نشان نمی دهد رفتارها حالت تهاجمی گرفت.

  منتقد هنری ، توماس مک اویلی، که در این پرفورمنس شرکت کرده بود به خاطر می آورد که چگونه رفتار مردم رفته رفته، خشن و خشن تر شد «اولش ملایم بود، یک نفر او را چرخاند، یکی دیگر بازوهایش را بالا برد... دیگری به نقاط خصوصی بدنش دست زد...» مردی جلو آمد و با تیغ ریش تراشی که برداشته بود گردن او را مجروح کرد و مردی دیگر خارهای گل را روی شکم آبراموویچ کشید.

مک اویلی: «سه ساعت نشده بود که لباسهایش را با چاقو پاره پاره کردند. در ساعت چهارم با همان چاقوها بدنش را مجروح می کردند. بارها به او آزار جنسی خفیف رساندند ولی او به تعهدش پایبند بود و پای تجاوز و حتی قتلش نیز ایستاده بود».

با این پرفورمنس آبراموویچ نشان داد که اگر شرایط برای افرادی که به خشونت گرایش دارند مهیا باشد، به چه راحتی و با چه سرعتی آن را اعمال می کنند.  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
parinazwmoo